زندگی‌ مشقت‌بار خانواده کهگیلویه و بویراحمدی که دل هر انسانی را به درد می‌آورد/ مسئولان تو را خدا ما را کمک کنید + تصاویر

دنا نما: مرد دنایی با سنگینی مشکلات و درد و رنج به بلندای کوه دنا چشم انتطار کمک و مساعدت مسولین است.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی دنا نما، در ۶۰ کیلومتری یاسوج مرکز استان کهگیلویه و بویراحمد، بخش پاتاوه شهرستان دنا، خانواده ۴ نفری زندگی می‌کنند که اگر بخواهیم منصفانه بنویسیم باید بگوییم زنده هستند و خبری از زندگی نیست.

خونگاه

هیبت‌اله ارجمند‌پور مرد ۶۰ ساله ساکن روستای خونگاه با سه فرزند دارای اختلال حواس و روانی است که در خانه‌ای دواتاقه زندگی می‌کنند.

در خانه هیبت‌اله خبری از حداقل مایحتاج زندگی نیست نه فرشی، نه رختخوابی، نه کمدی و نه آشپزخانه و سرویس بهداشتی.

خونگاه

بیرون خانه وی با ظاهر خانه‌ی همسایه ها فرق دارد و فقر‌، فلاکت و بدبختی از آن می‌بارد، وارد خانه که می شویم در یک لحظه عرق سرد بر پیشانی می‌نشیند و بغض گلویت را فشار می‌دهد.

دنبال اثاثیه خانه گشتیم نبود و هر چه نگاه کردیم بجز چند ظرف پلاستیکی، کتری و چند قابلمه دیگر خبری نبود.

خونگاه

دیوار‌های اتاق به حال خود رها شده و درز بلوک‌های دیوار و سر دیوار چوبی و پنجره‌ها فقط فقط فقر و درماندگی را شکایت می‌کند.

جای شیشه در پنجره و در ها کارتن، گچ و پارچه کار شده است و در روز روشن در این دو اتاق فقط تاریکی حکم‌فرماست.

خونگاه

با اینکه روستای خونگاه گازرسانی شده است ولی خانه هیبت‌اله ارجمند‌پور به دلیل فقر مطلق گازکشی نشده است.

پای درد دل و صحبت‌‌های هیبت‌اله می نشینیم و می‌گوید: بعد از خدمت سربازی عازم جبهه و جنگ شدم و مدت ۴۵ ماه در جبهه‌های حق علیه باطل حضور داشتم و افتخار می‌کنم که از میهن خود در برابر بیگانگان دفاع کردم و هر لحظه گوش به فرمان رهبر هستم.

هیبت‌اله ارجمند‌پور از عملیات بیت‌المقدس ۱ و ۲ در مقرگردو، سردشت، شط علی، هورالعظیم و سرپل ذهاب و عملیات محرم و الفجر ۸ و از قصرشیرین و عملیات بدر می‌گوید که در آنها حضور داشته است.

وی از نفوذ به خاک دشمن در ۲۵۰ کیلومتری عراق و شهر ماهود می گوید و ساق پای چپ خود را که در سر پل ذهاب ترکش خورده به ما نشان می‌دهد.

خونگاه

هیبت‌اله ارجمند‌پور با چشمانی اشکبار می‌گوید: اکنون حالم خوب نیست و مریض احوال هستم و سه فرزند روانی و دارای اختلال روحی و روانی دارم و همسرم نیز دو سال پیش فوت کرده است.

وی گفت: با این همه فقر و بدبختی تحت پوشش نهادهای حمایتی مانند کمیته امداد و بهزیستی نمی‌باشم و در فقر مطلق زندگی می‌کنم.

این مرد دنایی در پایان بغضش ترکید و با چشمان اشکبار جمله اخر را گفت: مسئولان تو را خدا ما را کمک کنید.

خونگاه

خونگاه خونگاه خونگاه خونگاه خونگاه خونگاه خونگاه خونگاه خونگاه خونگاه خونگاه

نظر خود را وارد کنید

آدرس ایمیل شما در دسترس عموم قرار نمیگیرد.