یادداشت ارسالی | هرچند نفس تحرکات انتخاباتی امری اجتنابناپذیر است، اما به نظر میرسد طرح چنین مباحثی در شرایطی که دستکم دو سال و هشت ماه دیگر تا پایان دوره نمایندگی محمد بهرامی باقی مانده است، بیش از آنکه تحلیل و واقعیت باشد، رنگ و بوی شتابزدگی و فضاسازی مصنوعی دارد.
نکته جالب آن است که بعضی از رسانهها با ذوقزدگی خاصی، برای افراد جداشده یا تازهملحقشده، القابی چون «لیدر شماره یک» را به کار میبرند؛ القابی که نهتنها جدی گرفته نمیشوند، بلکه موجی از خنده و واکنشهای طنزآلود در میان کاربران فضای مجازی را به دنبال داشته است.
به نظر میرسد در این میان، برخی رسانهها به جای توجه به واقعیتهای میدانی و فاصله زمانی قابلتوجه تا انتخابات، بیشتر به دنبال تیترسازی و خبرسازی زودهنگام هستند؛ گویی هر اتفاق کوچکی در قامت یک «شکاف بزرگ سیاسی» بازتاب داده میشود.
از سوی دیگر، افکار عمومی نیز نشان دادهاند که چنین فضاسازیهای تصنعی را بهخوبی درک میکنند و بهراحتی فریب این نوع بازیهای رسانهای را نمیخورند. شاید همین واکنش منفی و طنزآلود کاربران، بهترین نشانه برای رسانههایی باشد که بیمحابا در زمین شایعات و لقبسازی بازی میکنند.
در نهایت، واقعیت این است که تا انتخابات آینده هنوز راهی طولانی باقی مانده و هرگونه تحلیل یا تیتر از جنس «جدایی بزرگ» و «لیدر جدید» چیزی جز مصرف زودهنگام انتخاباتی نیست؛ انتخاباتی که اگرچه دیر یا زود از راه میرسد، اما امروز هنوز اولویت اصلی مردم و حتی رسانهها محسوب نمیشود.
بیامرزه پدر مادرته با نوشتت
شیر مادر و نان پدر حلالت