بی مهری ها بر پیکره بدنه خبرنگاری می تازد/ سیل وعده ها از راه رسید

مرداد که از راه می‌رسد، درد نیست های خبری، پر واضح‌تر از همیشه نمود پیدا می‌کند، فرصتی پیش می‌آید که کوچک صدایی از نداشتن‌ها را روایت کنند، اما همین اندک‌ها نیز در سیل وعده‌های متولیان گم می‌شود.
به گزارش دنا نما، در آستانه ۱۷ مرداد روز خبرنگار این خبرنگاران هستند که یادشان می آید کمی هم از حال و هوای خودشان بگویند برای مردم، برای مسئولین و تا مردادی دیگر برسد و دوباره دست به قلم شوند و درباره آنچه گذشت و خواهد گذشت نگارش کنند.
آنچه در ذیل می خوانید از سری یادداشت های یک فعال رسانه ای در کهگیلویه و بویراحمد است:
کسی آن را شغل نمی‌داند، حرفه‌ای است که در میان تمام مخابره شدن‌ها، دردهایش به فراموشی سپرده شده است.
رسالت واژه‌ای است که با نامش پیوند خورده و زمانی برای پایان فعالیتش در شبانه روز پیش بینی نشده است.
فرقی نمی‌کند، شب باشد یا روز، صبح باشد یا عصر، قلم از دستانش نمی‌افتد و عشق به حرفه‌اش تمام خستگی‌ها را از تن می زداید.
خبرنگار صدای همه می‌شود
صدای همه می‌شود و کسی صدایش نیست و داستان نیست‌هایش در میان محجوبیتش به فراموشی سپرده می‌شود.
آری، این قصه خیل خبرنگارانی است که صدای نجابت و تعهد کاریشان نگذاشته تا کمبودها و نداشته هایشان از هر بابی ره به جایی ببرد.
بی توقع از وعده‌های نافرجام، فصل‌های موجر و مستاجری ذهنشان را آزار می‌دهد، حق التحریر پایینشان در گرانی‌های کمر شکن به جایی نمی‌رسد، نبض محرومیت‌های اقتصادی و بیمه‌ای در کالبد زندگیشان رخنه می‌کند، اما نمی‌گذارند عصر سقوط قلم در معاملات منفعت طلبانه فرا برسد.
مرداد که از راه می‌رسد، درد نیست های خبری، پر واضح‌تر از همیشه نمود پیدا می‌کند، فرصتی پیش می‌آید که کوچک صدایی از نداشتن‌ها را روایت کنند، اما همین اندک‌ها نیز در سیل وعده‌های متولیان گم می‌شود.
خبرنگار احترام می‌خواهد، احترامی از جنس دیده شدن کارشان و این کمترین چیز نیز در ظهور رسانه‌های زرد گم می‌شود.
جنس مطالباتشان با خیلی از بدنه جامعه یکی است، اما رسالتش ترمز بیان کردنش را کشیده و اغلب در تحقق حقوق اولیه نیز مانده‌اند.
اینها تنها گوشه‌ای از دردهای جامعه خبری است که نجیبانه در میان انبوه مشکلاتشان به فراموشی سپرده می‌شود.
از سویی قوانین مستحکمی برای حمایت از جامعه خبری وضع نشده و اندک حمایت‌ها نیز فصلی و بدون دید آینده نگرانه است.
زخم اقتصادی نیز روز به روز در بین اصحاب رسانه پر نمک تر رخنه می‌کند، اما تاکنون ساماندهی مطلوبی بر بحث حمایتی شکل نگرفته است.
ساختار شناسی رسانه در کهگیلویه و بویراحمد نیز می‌طلبد به یک حرفه نگاه تخصصی شده تا از گزندهای زرد نگاری در امان بماند.
اما موضوعی که متولیان فرهنگی نیز باید به آن توجه داشته باشند، حمایت بر اساس اعتبارات فرهنگی هر اداره است که تاکنون نگاه مثبتی از آن حاصل نشده است.
شاید چرایی این مسئله به حلقه دوم رسانه‌ای هر استان، یعنی روابط عمومی‌ها برگردد که گاهاً اصول اولیه کارکردها را نیز از یاد برده اند و عملاً رسانه گریزی می‌کنند.
کلام آخر: به مرداد سلام ما را برسانید و بگویید امسال نیز تبریکات بر تحقق وعده‌ها پیشی خواهد گرفت.
محمد شفیع ربیعی: فعال رسانه‌ای

نظر خود را وارد کنید

آدرس ایمیل شما در دسترس عموم قرار نمیگیرد.